در کنار جلسات پرسش و پاسخ و انتشار جزوات که نخبگانی بودند نیاز بود فعالیتی را رقم بزنیم تا ارتباط بیشتری با عموم مردم بگیریم. باید محورهای «اقتصاد مردمی»، «خنثی کردن تحریم ها» و «مبارزه با فساد و تبعیض» را از زبان خود مردم روایت می کردیم. ابتدا این ایده مطرح شد که با تولیدکنندگان شهر قم از اصناف مختلف ارتباط بگیریم و خودشان بگویند که مشکلاتشان چیست، چقدرش داخلی است و چقدرش خارجی است. مثل این ایده را کمابیش در برخی مستندها و گزارش های اخبار دیده بودیم. اما تصویربرداری و تدوین با کیفیت این پروژه، از توان گروه ما خارج بود.
در ادامه همفکری ها به ایده دیگری رسیدیم: کاروان راویت این هشت سال. ایده این بود که چند لوکیشن اقتصادی انتخاب کنیم و در هر کدام از آنها، هم فعالین اقتصادی مربوطه و هم کارشناس مربوطه روایت کنند که نتایج سیاست های اقتصادی هشت سال اخیر چه بوده. این ایده برای گروه ما عملیاتی تر بود.
لوکیشن های اقتصادی را باید از کجا پیدا می کردیم؟ از دوستان قمی فعال در زمینه اقتصاد مقاومتی کمک گرفتیم؛ آقایان: الف. (کارمند یکی از ادارات دولتی)، زاء. (طلبه)، صاد. (استاد اقتصاد)، عین. (فعال رسانه ای). توانستیم یک کارگاه تولید لوازم خانگی فلزی، یک دامداری و یک کارخانه تولید نخ را شناسایی کنیم. پیشنهاد شد که به مسئله حاشیه نشینی و مسئله بورس هم بپردازیم؛ قرار شد مقابل تالار بورس قم و در یکی از مناطق حاشیه قم هم روایت گری داشته باشیم.
کاروان در صبح و بعد ظهر روز آخر ماه مبارک برگزار شد. سه ماشین شخصی بودیم. کارشناس کشاورزی در دامداری مطرح کرد که دام شهر قم اساسا اشتباه پایه گذاری شد چرا که آب و هوای قم مناسب دامپروری نیست. در حال حاضر هم که تأمین علوفه اسیر دلال بازی است.
در اسماعیل آباد قم (حاشیه شهر) با فعال جهادی در آن منطقه صحبت کردیم. آن بنده خدا می گفت که اینجا معلق شده است؛ نه جزو شهر حساب می شود و امکانات شهری به آن داده می شود و نه نسبت به آسیب های اجتماعی بوجود آمده تدبیری می شود.
در مقابل تالار بورس، آقای میم. (کارشناس اقتصادی) مطرح کرد که دلیل واگذاری ها این بود که جیب دولت و مالکان قبلی پر شود. الآن هم شناسایی آنهایی که پول های هنگفتی را از بورس خارج کردند کار سختی نیست.
در کارگاه لوازم خانگی فلزی، آقای میم. (مسئول کارگاه) گفت که نوسانات قیمت ارز پدر تولیدکننده را درآورده. بنده خدا گفت که ما به ثابت ماندن شرایط فعلی راضی هستیم و فقط همین انتظار را از مسئولین داریم. می گفت که ما ظرفیت تولید بیشتر از این را هم داریم اما با شرایط موجود نمی توانیم.
در نهایت هم به کارخانه تولید نخ رفتیم. کارخانه تعطیل شده بود و شصت کارگر آن فعلا در مرخصی با حقوق بودند اما مدیر کارخانه (آقای عین.) گفت که نمی تواند این شرایط را خیلی ادامه دهد. مشکل این کارخانه ناشی از تأمین مواد اولیه (گرانول) بود که در داخل تولید می شود اما بواسطه سیاست های غلط زنجیره تولید تا مصرف مواد پتروشیمی (من جمله سود بیشتر صادرات نسبت به فروش به صنایع پایین دست داخلی)، این کارخانه به مشکل خورده بود.
آیا کسی که در بالادست، در وزارتخانه ای یا در سازمانی، تصمیمی می گیرد می داند تصمیمش چه آثاری را در معیشت و زندگی مردم پایین دست من جمله همین کارگران کارخانه نخ ریسی دارد؟ با خودم فکر می کردم که در این سال ها که کشور درگیر یک جنگ تمام عیار اقتصادی بود، ما در کجای این جنگ بودیم و چه کمکی به رزمندگان اقتصادی کردیم؟ چه روایتی از این جنگ داریم؟ این چند فعال و کارشناس اقتصادی اذعان داشتند که ریشه اکثر مشکلات اقتصادی، داخلی است… . بگذریم از اینکه فشارهای ترامپ به جهت محدود شدن واردات، برخی تولیدی ها را راه انداخته بود… . یک صحبت تولیدکننده ها این بود که این برنامه ها و سرزدن ها فقط شب انتخاباتی نباشد.
گزارش متنی و تصویری و تیزر کاروان روایت این هشت سال را در اینجا می توانید ببینید.
[ادامه دارد…]
جدیدترین نظرات