تلخ و شیرین های انتخابات ۱۴۰۰ (۱۸): فردای روز آخر تبلیغات

تلخ و شیرین های انتخابات ۱۴۰۰ (۱۸): فردای روز آخر تبلیغات

این چهارماه، فراز و فرودهای زیادی داشت. ما روی برد و باخت سرمایه گذاری نکرده بودیم که حالا نگران ضرر باشیم. بلکه انتخابات را فرصتی برای فعالیت با نشاط اجتماعی و گفتگو درمورد ایران امروزمان و یادآوری رؤیاهای انقلاب اسلامی می دانستیم. این ایام تلخی ها و شیرینی هایی...
تلخ و شیرین های انتخابات ۱۴۰۰ (۱۷): روز آخر تبلیغات

تلخ و شیرین های انتخابات ۱۴۰۰ (۱۷): روز آخر تبلیغات

روز آخر تبلیغات قرار بود از طرف میدان منیریه به سمت میدان راه آهن راهپیمایی کنیم و همخوانی داشته باشیم و نهایتا در میدان راه آهن جمع شویم و سخنرانی آقا را در میدان گوش دهیم. تعداد نفرات این راهپیمایی از دفعات قبل بیشتر شده بود. آقا در روز آخر تبلیغات، نکته ای را...
تلخ و شیرین های انتخابات ۱۴۰۰ (۱۶): نان و روغن

تلخ و شیرین های انتخابات ۱۴۰۰ (۱۶): نان و روغن

قرار بود دکتر جلیلی سرزده سراغ یکی از پایانه های تاکسیرانی تهران برود و صحبت های تاکسیران ها را بشنود. تعدادی از طلاب و دانشجوها، یک ساعت زودتر رفتیم تا هم تراکت تبلیغاتی پخش کنیم و هم خبر بدهیم که دکتر قرار است بیاید. من هم تراکت پخش کردم. برخی تاکسیران ها گلایه...
تلخ و شیرین های انتخابات ۱۴۰۰ (۱۵): پدران و چالش پدری؛ نگاهی به مواضع علما در انتخابات ۱۴۰۰

تلخ و شیرین های انتخابات ۱۴۰۰ (۱۵): پدران و چالش پدری؛ نگاهی به مواضع علما در انتخابات ۱۴۰۰

در اسفندماه، طیفی از حزب اللهی ها این نگرانی را داشتند که با حمایت زودهنگام برخی علما از یک شخص، عرصه بر دیگر نامزدهای حزب اللهی تنگ نشود. از این جهت با وجود حمایت زودهنگام علما از یک شخص، عرصه بر بقیه تنگ می شد که بقیه در مظانّ وحدت شکنی قرار می گرفتند و فرصت ابراز...
تلخ و شیرین های انتخابات ۱۴۰۰ (۱۴): تکاپوی بودن

تلخ و شیرین های انتخابات ۱۴۰۰ (۱۴): تکاپوی بودن

دکتر جلیلی در مناظره ها نتوانست تمایز جدی با حاج آقا نشان دهد. اما کار برای ما تمام نشده بود چرا که «چگونه بودن» برای ما مهم بود و انتخابات را فرصتی برای اعلام «بودنی متفاوت» می دانستیم؛ فرصتی برای اعلام اینکه می توان هم معترض بود و هم امیدوار. در گردهمایی که در کنار...