توسط امیدرضا صفایی | شهریور 26, 1400 | از دنیای طلبگی, سرزندگی
می گوید من نمازی که مثل نوک زدن کلاغ به زمین است را نمی خواهم؛ من این نماز و دینداری را نمی خواهم… می گویم من هم این نماز را نمی خواهم و اصلا خود حضرات معصومین علیهم السلام هم از این گونه نماز نهی کرده اند… اما برادر عزیز، فکر نمی کنم که از ما طلبکارانه...
توسط امیدرضا صفایی | آذر 7, 1399 | خاطرات دانشجویی, سرزندگی
حالا به دانشگاه رسیده ای و کم کم متخصص می شوی. تقدیم به تو: دوست داریم که در انتخاب هایمان محدود نباشیم. اما راه چاره ای نیست… به هر حال، زمان ما محدود است و به همه چیزنمی شود رسید. برای رشد کردن باید نظم و برنامه داشت و مقداری همت کرد و صبر و حوصله داشت و الا...
توسط امیدرضا صفایی | شهریور 28, 1399 | سرزندگی
پدر بزرگم می گفتند قدیم الأیام، خانه ها اصلا زباله تولید نمی کردند؛ مصرف کم بود و دورریز تولید نمی شد، باقیمانده مواد طبیعی غذا و … که برای مرغ و گوسفند می رفت، از لباس های کهنه شده، وسایل دیگر ساخته می شد، آب دورریز به باغچه می ریخت و فاضلاب هم که از سطح شهر...
توسط امیدرضا صفایی | اردیبهشت 4, 1399 | از دنیای طلبگی, سرزندگی
کتاب المراقبات، از حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رحمه الله علیه، بخش مراقبات ماه مبارک رمضان، فواید گرسنگی: [الف ـ] صفای قلب: زیرا سیری باعث ازدیاد بخار در مغز شده و مغز حالتی شبیه مستی پیدا می کند و نمی تواند خوب فکر کند، سرعت انتقال او کم شده و قلب کور می شود. بر...
توسط امیدرضا صفایی | فروردین 31, 1399 | سرزندگی
مفاتیح الجنان، بقیه اعمال ماه شعبان: ابو الصّلت هروی روایت کرده: در جمعه آخر ماه شعبان خدمت حضرت رضا (علیه السّلام) رسیدم، حضرت فرمود: ای ابوالصّلت بیشتر ماه شعبان گذشت، و این روز جمعه آخر آن است، پس تدارک و تلافی کن در انجام آنچه از این ماه باقی مانده و کوتاهی هایی...
توسط امیدرضا صفایی | فروردین 25, 1399 | از دنیای طلبگی, سرزندگی
این ایام قدر نعمت هایی که قبلا داشتیم را می شناسیم. یکی از این نعمت ها مسجد بود؛ مکانی برای دیدار مومنانه و دقیقه های خلوت کردن. یاد مناسبت های مسجد بخیر؛ با چای و خرماهای ساده و صمیمی. واقعا جای مسجد در میان غوغای روز حس می شود. و ای کاش این مهمان منحوس تا قبل ماه...
جدیدترین نظرات