روز پنجاه و یکم قرنطینه: با یک اذان، با یک نماز

این ایام قدر نعمت هایی که قبلا داشتیم را می شناسیم. یکی از این نعمت ها مسجد بود؛ مکانی برای دیدار مومنانه و دقیقه های خلوت کردن. یاد مناسبت های مسجد بخیر؛ با چای و خرماهای ساده و صمیمی. واقعا جای مسجد در میان غوغای روز حس می شود. و ای کاش این مهمان منحوس تا قبل ماه مبارک می رفت… .

می شود این ها را تحمل کرد چون خداوند بزرگتر است؛ بزرگتر از آنکه بتوان او را توصیف کرد. و همه جا می توان به او رو کرد حتی در خانه های کوچک؛ با یک اذان، با یک نماز.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت

سایدبار کشویی

اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم